اگر امام به خاطر به دست آوردن حکومت به سمت کوفه رهسپار شدند پس چرا کمک اجنه را نپذیرفتند؟ اگر امام برای اصلاح امت رسول الله قیام کرده اند چرا به تقاضای نصرت فرشتگان جواب منفی دادند؟ اصلاً آن فرشتگان و آن جمع جنیان چرا در این برهه از زمان برای یاری امام خویش آمده بودند ؟
اینها سوالاتی است که بعد از صحبت با یکی از فرشتگان مقرب الهی ذهنم را درگیر کرده است.
اکنون وادی عقیق را پشت سر گذاشته ایم و در مقابل مان منزل حاجز است . غروب یک روز از ماه ذی الحجه بعد از نماز مغرب اوج میگیرم . ارتفاعی با یک نماز و شاید معراجی با یک سجود . فرشته ای به سمتم آمد . انگار ماموریتی و یا وظیفه ای بر عهده داشت . پرسید :
- ”تو قاصدکی. در کاروان خلیفه خدا چه میکنی؟ “
- ”از امامم اذن دارم و این هم براتم .” نامه ازامام با مهر شب قدر را نشانش دادم . “شما اینجا چه میکنید؟”
- “ماجرایش مفصل است . ما گروهی از ملائک مُسَوّم هستیم . نیزه به دست و سوار بر اسبان بهشتی با شما می آییم تا به کربلا برسیم .”
- “چرا ؟ گفتی کرب و بلا ؟ می دانی کجاست ؟ در این کاروان چه خبر است که من از آن اطلاع ندارم؟”
- “می خواهی بدانی؟ طاقت شنیدنش را داری ؟”
با اشاره سر به او فهماندم که آماده شنیدن هستم . ادامه داد:
چون امام حسین(ع) از مدینه رهسپار شد، به دیدار او شتافتیم . سلام کرده و گفتیم: “اى کسی که شما پس از جدّ و پدر و برادر خود، حجّت خدا بر خلق او هستى! حق تعالى جدّ تو را بوسیله ما یارى کرد و اکنون او ما را به مدد تو فرستاده است.” امام(ع) فرمود: “وعدهگاه ما و شما، گودال و بقعهاى است که در آن به شهادت مىرسم و آن کربلاست چون به آنجا در آمدم به نزد من آیید.” عرض کردیم : “اى حجت خدا! فرمانمان ده که مىشنویم و اطاعت مىکنیم. آیا از برخورد با دشمن نگرانى؟ ما با توییم.” آن مَلَک رو به من کرد و گفت : همانطور که گفتم ، ما لشکر مسوّمین همیشه برای جهاد و نصرت ولیّ خدا آماده ایم ولی امام ما فرمود: “آنان را بر من راهى نیست و زیانم نتوانند رساند تا به جایگاه شهادت خود درآیم.”
- ای قاصدک! از زمان دَحْوُ الارض یعنی روزی که زمین از آب بیرون آورده شد، شهادت حسین بن علی و یاورانش مطرح بوده است و امام با این فراز از کلام خویش به ما فهماندند که شهادت جزئی از مسیر است و رضایت خدا در این نیست و قرار نیست ایشان از معجزات و قوای الهی استفاده کنند.
- ای قاصدک! خود به چشم خویش دیدم ، گروهی از اجنه نیز چون ما زمانی که خروج فرزند رسول خدا از مدینه را دیدند ، نزد او آمده و درخواست کردند که او را در نابودی دشمنانش یاری دهند و حضرت آنها را از این موضوع منع نمود. جنیان گفتند : “اى حبیب خدا و فرزند حبیب خدا! اگر پیروى از فرمان تو واجب نبود که نمىتوانیم از آن سرپیچى کنیم، همه دشمنانت را – پیش از آنکه به تو دست یابند – مىکشتیم.” مولای ما حسین(ع) فرمود: “به خدا ما بر ایشان از شما تواناتریم و لیکن صبر مىکنیم، تا کسى که هلاک شود با دلیلى روشن هلاک گردد، و کسى که باید زنده ماند، با دلیلى روشن زنده بماند.”
خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید
- ای قاصدک! ما اکنون منتظریم تا به کرب و بلا برسیم.انشاءالله
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 25,نوامبر,2024